تئوری چسبندگی چسبها موضوعی است که در این مطلب از وبسایت صنایع شیمیایی برنا به آن پرداختهایم تا درک بهتری نسبت به این مواد معجزه آسا داشته باشید. باید بدانید که همواره خاصیت اتصالی چسبها با چندین تئوری چسبندگی توضیح داده میشود و نمیتوان این اتفاق را به یک موضوع ثابت مرتبط دانست.
-
تئوری جذب فیزیکی
کارشناسان برای تشریح این تئوری نقش نیروهای واندروالسی را بشدت مهم بیان کردهاند. درواقع جاذبههای بین دوقطبیهای دائمی، دوقطبی القایی و نیروهای لاندن سبب شدهاند که به راحتی بتوان شاهد خاصیت اتصالی مستحکمی بود تا متریالهای مدنظر به راحتی جدا نشوند.
-
تئوری جذب شیمیایی
بر اساس این نوع تئوری پیوندهای کوالانسی، یونی و هیدروژنی سطوح سبب شدهاند ثبات بالای ساختاری ایجاد شود البته این نظریه تاییده قدرتمند علمی نیز دارد. پیوندهای کوالانسی و عوامل جفت کنندگی سیلانی از دیگر دلایل علمی بودن این قضیه است.
اگر میخواهید جزئیات بیشتری از این تئوری بدانید، بد نیست به این نکته دقت داشته باشید که گروههای هیدروکسیدی یا آمین در اغلب چسبها فارغ از برند بکار میروند بنابراین پیوند هیدروژنی با ماده مدنظر همچون قطعات چوبی که دارای گروههای هیدروکسیل هستند برقرار میکند بیجهت نیست که انتظارات از کارایی چسبها روزبهروز بیشتر میشود.
-
تئوری نفوذ چسب
بر اساس تئوری نفوذ چسبندگی این مواد اعجابانگیز به این دلیل رخ میدهد که پس از نزدیک شدن فرآیندی رخ میدهد که نتیجه آن نفوذ پلیمرها در یکدیگر است.
بر اساس تئوری نفوذ زمانی که دو پلیمر سازگاری بالایی داشته باشند پس از اختلاط قادرند به مناطق لنگرگاه وارد شوند. البته فرآیند به این سادگی نیست و پارامترهایی همچون وزن مولکولی پلیمر در میزان نفوذ تاثیرگذار است.
استفاده از تئوری نفوذ کمک میکند که بهتر درک کرد چرا به راحتی میتوان قطعات پلاستیکی را به یکدیگر وصل کرد.
-
تئوری الکترواستاتیک
این دیدگاه بیان میکند که وجود ماده عایق بین دو فلز شرایطی فراهم میکند که نتیجه آن ایجاد لایه مضاعف الکتریکی است. اتصال نیز در اثر وجود بار الکتریکی مخالف در صفحات رخ میدهد.
توجیه تئوری چسبندگی الکتروستاتیک بر اساس تمایز الکترونگاتیوی مواد چسبنده صورت میگیرد.
پیشنهاد میکنیم مطلب “کاربرد چسب چوب” رو نیز مطالعه کنید
-
تئوری پیوند درونی مکانیکی
در اجسامی که از چسب استفاده میشود تا از خاصیت اتصالی آن بهره بگیرند معمولا سطوحی نامنظم وجود دارد این ماده اتصالی نیز با نفوذ در ناهمواریهای سطح سبب چسبندگی میشود.
ناهمواری و تخلخل مهمترین نقش را در تئوری چسبندگی مکانیکی ایفا میکنند. اگرچه تمامی اجسام در ظاهر به شکل صاف بنظر میرسند اما ساختار اصلی در زیر میکروسکوپ متفاوت از چیزی است که میبینید.
البته اینکه ماده فقط دارای زبری و تخلخل باشد انتظارات اتصالی را برآورده نمیکند بلکه میبایست از چسبهای استانداردی استفاده کرد که میتوانند با ویسکوزیته ایدهآل جایگزین مناسبی برای دیگر مواد باشند.
برای تفهیم بهتر بد نیست به این مثال توجه داشته باشید که در خیاطی و استفاده از لایه چسب نیاز به حرارت غیرمستقیم اتو وجود دارد. به اینصورت که پس از ذوب شدن چسبها درون ناهمواریهای پارچه قرار میگیرند.
-
تئوری لایه مرزی ضعیف
همانطور که بارها در مطالب مختلف تاکید شد زمانی میتوان از کارایی تمامی چسبها فارغ ار برند لذت برد که آلودگی بر سطوح نباشد.
بر اساس این تئوری نیز پیوندهای قویتر با چسب زمانی ایجاد میشود که سطوح بشدت تمیز باشند اما باید بدانید که این اتفاق کلی نیست. موادی مانند رنگ، روغن و یا گریس اگرچه بعنوان آلاینده مطرح هستند اما در مواردی به دلیل ایجاد چسبندگی ضعیف مورد استقبال قرار میگیرند.
برای اینکه استفاده از این مواد مقرونبصرفه باشد و خاصیت چسبندگی تحت تاثیر قرار نگیرد میبایست به کاربرد دقت داشته باشید. بطور مثال در گروه چسبهای ساختمانی از هر چسب انتظارات مختلفی مطرح است.
کد مطلب : تئوری چسبندگی چسبها